قبل از ما، در اوایل انقلاب، جهاد سازندگی یک کارهایی آنجا انجام داده بود و تا سال ۸۳ فاصله افتاده بود. آنجا رفتیم و همان چشمه را بهسازی کردیم. مخزن گذاشتیم و از زیر جاده تا نزدیک روستا لولهکشی شد. هر سال تنشهای اجتماعی داشتیم. چون بحث آب هم خیلی حساس است. روستاهای آنجا هم پراکنده بود. روستایی که ما رفته بودیم، اسمش درۀ شیخعالی* بود. چهار تا خانوادهاش، با دوسه کیلومتر فاصله، آن طرف دره خانه درست کرده بودند. همین سه خانه پروژۀ آبرسانی ما را سه برابر میکرد. ما هفتاد خانوار را با هفتصد متر توانستیم لولهکشی کنیم. یک آقایی هم آنجا بود به نام «ملانظر». کدخدای آنجا بود. گفت یا لوله را به آن طرف میرسانید یا من خرابش می کنم! ما هم نمیتوانستیم این کار را بکنیم.
صبح دیدیم که یک سنگ بزرگ وسط کانال انداختهاند و کار متوقف شد.
*روستایی در بخش بازفت چهارمحال و بختیاری.
محمدسعید مفیدی (مسئول طرح خدمترسانی بازفت ۱)
ورودی ۱۳۷۹ پردیس کشاورزی ابوریحان دانشگاه تهران
ثبت ديدگاه