فضای چپ‌ها هی جدی‌تر می‌شد. این نشریه‌ها فضاهای تندِ انتقادی داشتند. اصلاً بسیج در فاز انفعال رفته بود. دو‌سه تا کنش هم در دانشگاه کردند که خیلی ترکید. آخری‌اش خرداد ۸۵ بود که به نمایشگاه شهدای دانشکدۀ حقوق حمله کردند. سوم خرداد بود؛ روز آزادسازی خرمشهر. آن روز بچه‌های بسیجْ حسن عباسی را برای سخنرانی دعوت کرده بودند. مکان جلسه تالار فردوسی در دانشکدۀ ادبیات بود. عنوانش هم فکر کنم این بود: از محمد تا ملک مهدی (بالاخره اولین سالگردِ سوم تیر بود). چپ‌ها آن روز حمله کردند به نمایشگاه شهدای دانشکدۀ حقوق و تخریبش کردند. بعدش آمدند سراغ دانشکدۀ ادبیات تا سخنرانی حسن عباسی را به هم بزنند. من وسط تالار فردوسی بودم. صدای مشت و لگدهایی که به درب پشتیِ سالن می‌زدند، بلند شده بود. صدای درگیری می‌آمد. یک‌دفعه از در پشت حمله کردند. من وسط جمعیت نشسته بودم. ترسیدم. گفتم باید یک کاری بکنم. دویدم رفتم جلو که ببینم چه خبر است. حسن عباسی داد زد که بنشین؛ از سر جایت تکان نخور [خنده] ولی من رفتم. سخنرانی حسن عباسی که تمام شد، ما در دانشگاه راهپیمایی کردیم. یک دور دانشگاه را چرخیدیم و دم دانشکدۀ حقوق ایستادیم. مرتضی آنجا رفت پشت تریبون و یک جملۀ تاریخی گفت. آن جمله این بود: «همه‌اش تقصیر حسن باقری است. حسن باقری از دانشکده رفت، اوضاع این‌طور شد». منظورش شهید حسن باقری بود که در دانشکدۀ حقوق درس می‌خواند و بعد ول کرد رفت جبهه. این تا سال‌ها در دانشگاه تکیه‌کلام شده بود [خنده]. همه می‌گفتند: «همه‌اش تقصیر حسن باقری است».

 

محمدصادق شهبازی
ورودی سال ۱۳۸۳ دانشکده فنی دانشگاه تهران