کتاب «نان سالهای جنگ» از جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی، قدمی جهت ثبتِ نقش زنان روستای صد خرو در پشتیبانی جنگ هشت ساله است. این مجموعه روایتگر زنانی است که با لحن روستایی خود، بخشی ازجهاد عظیمشان را در آن روزهای سخت بازگو میکنند.
بدیهیست پشتیبانی از جبهههای جنگ منحصر به یک یا چند روستا و شهر نبوده و مرد و زن برای گذار ازاین بحران، به حمایت نیروهای خط مقدم اهتمام ورزیدهاند؛ اما با دیدی موشکافانهتر، میتوان گفت پرداخت بهتر این ایده منجربه کشف گنجهایی از این رنج ۸ ساله میشود که هدف نگارنده نیز در این کتاب همین موضوع است. این زنان روستایی با فعالیتی مانند نان پختن که برایشان از امور روزمرۀ زندگی است، در سالهای جنگ به جهاد، رنگ و بوی تازه میبخشند.
جنگ؛ صد خرو، روستایی در ۵۵ کیلومتری غربِ سبزوار را به پایگاه زنانی تبدیل میکند که از پس تمام عرق ریختنهای پای تنور در گرمای تابستان و شببیداریها و نگرانیهایشان، نانی از جنس محبت را به جبههها روانه میکنند و از هرچیزی که در توان و بضاعتشان بود؛ از جمله لباسها و کلاهها و بافتنیهایی که دوخته میشد تا مرباهایی که کام مدافعان را شیرین میکرد، در طبق اخلاص و صبر تقدیم این راه کردند.
در بخشی از مقدمۀ کتاب به نقل امام خمینی(ره) آمده است: «من وقتی که در تلویزیون میبینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشکر و قوای مسلح، ارزشی برای آنها در دلم احساس میکنم که برای کسی دیگر نمیتوانم آنطور ارزش قائل شوم. آنها یک کارهایی که میکنند که دنبالش توقع اینکه یک مقام یا یک پستی را اشغال کنند، با یک چیزی از مردم خواهش کنند؛ هیچ این مسائل نیست، بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبههها باید گفت مشغول جهاد هستند.»
کتاب در ۱۶ فصل و با حکایتهای زنان سعی کرده است تا ابتدا فضایی از روستای صد خرو در قبل از انقلاب ارائه دهد و فصول کتاب با موضوع بعد از انقلاب در قالب روایتهای کوتاه به شرح جهادهای مختلف و متنوع این زنان میپردازد. در راس این فعالیتها، نام یک زن مدام به گوش خواننده میخورد؛ خیرالنسا صد خروی. او نیز مانند بسیاری از زنان این روستا، زندگیاش را وقف نان پختن و کمکرسانی به جبهه کرده بود. از این زن نیز مستندی به نام «خیرالنسا» ساختهی علیرضا باغشنی انتشار یافته است؛ که از نگاهی دیگر به فعالیتهای زنان همراه او اشاره شده است.
«نان سالهای جنگ» که محمد اصغرزاده تحقیق و مصاحبههای آن را برعهده داشته و به قلم محمود شمآبادی به نگارش درآمده، توسط انتشارات راه یار و در ۱۹۲ صفحه راهی بازار نشر شده است.
زینب شفیعی
ثبت ديدگاه