کتاب سطرهای ناخوانده گردآوری شده توسط آقای حسین اردستانی است که مصاحبه‌های تلویزیونی دکتر محسن رضایی، فرماندۀ سپاه در جنگ تحمیلی را طی دو شب جمع‌آوری کرده‌اند و توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

این کتاب در ۱۲۶ صفحه و در دو بخشِ شب نخست و شب دوم تدوین شده است. در این مصاحبه برای نخستین بار با صراحت و شفافیت در خصوص برخی ابهامات و گره‌های جنگ مطالبی بیان شده است و نیز دربارۀ مسائل مختلف جنگ از جمله:

۱-ادامۀ جنگ پس از فتح خرمشهر

۲- ورود به خاک عراق

۳-شروط ایران برای صلح

۴- حضور نیروهای ایران در لبنان و ارتباط آن با عملیات رمضان

۵-علت شکست عملیات رمضان و والفجر مقدماتی

۶- اهمیت پرداختن به درس‌ها و دستاوردهای جنگ

۷- نحوۀ فرماندهی در جنگ و… طی گفت‌وگویی انجام می‌پذیرد.

فصل اول:

در فصل اول این کتاب دربارۀ علت عملیات در خاک عراق و دلیل مخالفت امام بیان می‌شود. دکتر رضایی استدلال‌های خود برای عملیات در خاک عراق را برای امام این‌گونه بیان می‌کنند: «ما در خرمشهر و آبادان که هستیم مرز بین المللی از ۵۰۰ متری آبادان و خرمشهر عبور می‌کند. اگر در چنین شرایطی ما آتش‌بس اعلام کنیم آن‌ها با یک خمپاره ۶۰ هم می‌توانند وسط شهر آبادان یا پالایشگاه را بزنند اما اگر برویم پشت نیمۀ دوم اروند، همان شط‌ العرب مستقر شویم فاصلۀ ما تا بصره ۵۰۰ متر می‌شود و یک موازنه و مقابل‌به‌مثل پیدا می‌شود.»

امام با شروطی انجام عملیات در خاک عراق را پذیرفتند

 از جمله شروط امام این بود که: «حواستان باشد که مردم را نزنید و این‌که روی تبلیغات دشمن فکر کنید که دشمن شما را متجاوز نخواند».

در ادامۀ این فصل دربارۀ شروط ایران برای صلح مباحثی مطرح می‌شود؛ از جمله آقای محسن رضایی بیان می‌دارند: «این بحثی که می‌کنند که ایران هیچ‌وقت تن به صلح نداد دروغی بیش نیست چون هیچ هیئت صلحی نیست که تقاضای صلح کرده باشد و ما بگوییم که شما به ایران نیایید، همه آمدند؛ آفریقایی‌ها، آسیایی‌ها آمدند. از آمریکا کسی تقاضا نکرد و اگر هم می‌کرد ما قبول نمی‌کردیم چون آمریکا و اسرائیل را یک طرف جدی دعوا می‌دانستیم…امام هم برای صلح ۴ شرط گذاشتند: یکی این‌که شما خسارات را بدهید، دوم این‌که صدام تنبیه شود. سوم، مرز بین‌المللی را هم به رسمیت بشناسند و چهارم، اسرا را برگردانند.»

 

فصل دوم:

در فصل دوم دربارۀ نحوۀ فرماندهی در جنگ و ارتباط امام با عملیات‌ها مورد بررسی قرار گرفته و ابهاماتی بررسی می‌شود: «سال دوم جنگ مقام معظم رهبری رئیس شورای عالی دفاع می‌شوند و من فرماندۀ سپاه و برادرمان صیاد شیرازی هم فرماندۀ نیروی زمینی ارتش، و البته به همان دلیلی که زمان بنی صدر مطرح شده بود امام دیگر فرماندهی کل قوا را به کسی نمی‌دهند و خودشان فرماندهی کل قوا را به‌دست می‌گیرند. بنابراین، این‌که گفنه شود امام در صحنۀ جنگ نقشی نداشت و دورادور نظاره‌گر بودند این‌طور نیست؛ اتفاقاً وقتی که امام فرماندهی کل قوا را به‌دست گرفتند جهش بسیار بزرگی پیدا کردیم و تا پایان عملیات رمضان، من و آقای صیاد شیرازی مستقیماً زیر نظر امام جنگ را اداره می‌کردیم».

در انتهای فصل دوم آقای محسن رضایی از مجری برنامه درخواست می‌کنند علاوه‌بر پرداختن به ابهامات جنگ، دربارۀ دستاوردهای جنگ نیز برنامه‌ای داشته باشند و بدین‌صورت برنامه به پایان می‌رسد و از جمله نقدهای وارده به کتابِ پیشِ رو همین موضوع باز بودن انتهای کتاب می‌باشد و امید است در آینده دراین‌باره مستندات و مکتوبات درخور جنگ تالیف شود.

 

محمد بابازادگان