یکی از اتفاقاتی که در اواخر دورۀ خاتمی رخ داد و کف دانشگاه شلوغ شد نامۀ ابطحی بود. او بهعنوان رئیسدفتر خاتمی نامه زده بود که باید عربهای خوزستان را با فارسها قاطی کنید تا آنجا از دست عربها بیرون بیاید و بعدها مشکل ایجاد نشود. این باعث اعتراض شدید شد. دانشگاه به هم ریخت. یک بار هم روزنامۀ ایران یک سوسک کشید و روی آن نوشته شده بود: «نهمَنَه». کل دانشگاه بهخاطر اینها به هم ریخت. تجمعاتِ خیلی شدیدی شکل گرفت. نشریات قومیتی خیلی جدی کار میکردند. مثلاً در زمانی که همۀ نشریات سیاهسفید بود، کردها و ترکها نشریات رنگی و به تعداد زیاد چاپ می کردند. قومیتگرایی چیز مهمی بود.
یک روز در دانشگاه دو تا تجمع بزرگِ اعتراضی بود؛ ترکها و کردها بودند. من هم داشتم یک صندوق برای حمایت از فلسطین میبردم داخل دانشگاه. یکهو وسط اینها درآمدم و حس کردم اینها الان مرا میکشند، ولی اتفاقی نیفتاد.
محمدصادق شهبازی
ورودی سال ۱۳۸۳ دانشکده فنی دانشگاه تهران
ثبت ديدگاه