مسلماً دانشگاه جایگاه گفت‌وگو و تضارب آرا و سنگری برای مخالفت و نقد است. اما در سال‌های اخیر و علی‌الخصوص با بهره‌کشی تجاوزگرانه جریانات سیاسی خارج از دانشگاه (و حتی خارج از کشور) از برخی جریانات دانشجویی، فضای گفت‌و‌گو و نقد جای خود را به فضای هتاکی و هوچی‌گری داده است. اتفاقی که در جلسه ۲۰ آذر رخ داد، اگر چه برای هر ذهن منصف و بی‌غرضی تاسف آور بود، اما در نوع خود مسبوق به سوابقی بود. آشوبگران هتاک چنین معامله‌ای را در ۱۶ آذر ۸۳ با با رئیس‌جمهور سابق نیز کردند و (البته بر خلاف ۲۰ آذر ۸۵) موفق به عصبانی کردن محمد خاتمی نیز شدند.

به راستی این چگونه وضعیت خفقانی است که در آن اقلیتی ۲۰ درصدی بی‌پروا در برابر رئیس‌جمهور می‌ایستند و از هیچ اهانتی به او دریغ نمی‌کنند؟ این چگونه فضای خفقانی است که در آن تریبون رسمی در اختیار منتقدان نظام و دولت قرار می‌گیرد؟ وضعیت اینان بی شباهت به ماهی که در دریا زندگی می‌کند و متوجه وجود آب نمی‌شود، نیست؟! آیا صدور حکم تعلیق یا محرومیت از تحصیل برای دانشجویان خوش‌نشین که رکوردهای درخشانی چون پاس کردن ۲۲ واحد در ۸ ترم را از خود به‌جا گذاشته‌اند نشانه بسته شدن فضای دانشگاه‌هاست؟! آری، اگر فعالیت سیاسی دانشجویی به معنای حمله به جلسه امتحان، به تعطیلی کشاندن کلاس‌ها و اهانت به اساتید و مسئولان دانشگاه است، اخلاق دانشگاهی منحل کردن و تعطیل کردن چنین فعالیت‌هایی را موجه می‌سازد.

به راستی چه ننگی از این بالاتر که برخی سران سابق جریان موسوم به تحکیم، علناً هم‌پیمان دشمن‌ترین دشمنان این مملکت و ملت شده‌اند و سر از جلسات سنا و لابی‌های صهیونیستی آمریکا در آورده‌اند؟! چگونه می‌توان پذیرفت که یک حرکت دانشجویی اصیل از شبکه تلویزیونی VOA خط بگیرد؟
در طول سال‌های اخیر بارها بابت فراموش شدن شعار و دغدغه عدالت از منظومه فکری برخی جریانات دانشجویی هشدار داده بودیم. اما اینک خطر فراموشی شعار و دغدغه استقلال بیش از همه احساس می‌شود.

دکتر محمود احمدی‌نژاد در انتهای سخنرانی ۲۰ آذر و در مصاحبه پس از آن به صراحت گفت که شکایتی از توهین‌کنندگان به خود ندارد و راضی به برخوردهای انضباطی با آنان نیست. از او جز این انتظار نمی‌رود. به هرحال تفاوت احمدی‌نژاد با آنان که تلاش دوسه نفر برای طرح سوال در یک جلسه عمومی را با بگیر و ببند و احکام حبس و نفی بلد از یک سو و به راه انداختن هیاهو و فریاد “وا اسلاما” و “وانقلابا” از سوی دیگر، پاسخ می‌دهند، در همین مسائل است.

در حال حاضر پروژه به حاشیه راندن طیف مدرنیست هتاک بیگانه‌گرا باید در دستور کار دانشگاه قرار بگیرد. این پروژه بیش از آن که به برخوردهای قضایی و انضباطی نیازمند باشد، نیازمند ایجاد عزم مشترک در همه دانشگاهیان و جریانات اصیل و صحیح‌النسب دانشجویی (با دیدگاه‌ها و گرایشات گوناگون) در این باره است. آن که باید از دانشگاه برود، آشوبگران هتاک و وابسته به بیگانه‌اند.

 

 

بسیج دانشجویی دانشگاه تهران