کتاب همیشه فرمانده روایتی از زندگی و زمانۀ شهید فرومندی است که بهصورت خاطرات مینیمال در ۶۰ صفحه و قطع جیبی روانۀ بازار شده است.
لازم بهذکر است که این کتاب در سال ۱۳۹۸ و توسط انتشارات راه یار به چاپ رسیده و اولین کتاب از سری کتابهای فرماندهان دفاع مقدس است که دفتر جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی آن را به سرانجام رسانده.
شهید محمد فرومندی با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. فرماندهی سپاه سبزوار در سال ۶۰، فرماندهی تیپ امام صادق(ع) و قائممقامی لشکر ۵ نصر خراسان از مسئولیتهای مهم وی بوده است. این شهید در مدت ﺣﻀﻮر در ﺟﺒﻬﻪ در ﻋﻤﻠﻴﺎتهای ﺧﻴﺒﺮ، ﺑﺪر، ﻓﺎو، واﻟﻔﺠﺮﻫﺎی ﻏﺮورآﻓﺮﻳﻦ و آزادی ﻣﻬﺮان ﺣﻀﻮر داﺷﺖ و سرانجام در ۲۰ دی سال ۱۳۶۵ در عملیات ﻛﺮﺑﻼی ۵، در ﻣﻨﻄﻘۀ ﺷﻠﻤﭽﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ اﺻﺎﺑﺖ ﺗﺮﻛﺶ ﺑﻪ شهادت رسید.
نام این کتاب را واقعاً نمیشود کتاب گذاشت، بلکه در خوشبینانهترین حالت، یک کتابچۀ جیبی کوچکِ دارای خاطرات در سیر زمانی است که از تولد تا شهادت را در ۶۰ صفحه روایت میکند. البته ۶۰ صفحهای که بیش از نیمی از آن هم با عکس پر شده است؛ عکسهای زیبایی از شهید فرومندی. در لابهلای عکسهای زیبا و دلنشین، یکسری خاطرات کوتاه هم یافت میشود. یکی از این خاطرات بدینشکل است: «تیربار عراقیها لحظهای قطع نمیشد. کوچکترین حرکت، جوابش رگبار گلوله بود. رزمندهها زمینگیر شده بودند. محمد به فرماندۀ گردان بیسیم زد و گفت: «بچهها رو بفرستید تا تیربار رو خاموش کنن!» فرماندۀ گردان که از مجروحیت و شهادت نیروهایش ناراحت شده بود، با کلافگی گفت این کار شدنی نیست. وقتی اصرار محمد را شنید، جواب داد: «حاجی نمیشه! اگه راست میگی خودت بیا تیربار رو خاموش کن!» بعد از چند لحظه، موتوری خودش را به نیروها رساند. همه از دیدن قائممقام لشکر تعجب کردند. بعضی زیرلب میگفتند لابد کار مهمی پیش آمده که خودش را رسانده. محمد هیچ حرفی نزد. آرپیجی را از دست یکی از رزمندهها گرفت و سمت تیربار دشمن نشانه گرفت. بعد از چند لحظه، صدای تیربار دشمن خاموش شد».
با وجود اینکه شهید فرومندی مسئولیتهای مهمی قبل و حین دفاع مقدس داشته، قطعاً میشد که با خاطرات بیشتری و با یک تدوین دیگری این شهید را معرفی کرد.
برایم جای سوال است که دفتر جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی که انتشارات راه یار آثارش را چاپ میکند، چگونه مجوز چاپ چنین کتابی را آن هم در اوج پختگی این دفتر (سال ۹۸) داده است. کتابی که شاید مجموعاً از ۲۰۰۰ کلمه هم تشکیل نشده است.
نکتۀ دیگر که در کتب تاریخ شفاهی حائز اهمیت است، وجود مقدمه است که عدم آن در این اثر حس میشود؛ که حتی مشخص نیست راوی یا راویان این اثر چه کسانی هستند و چند ساعت مصاحبه بابت این کتاب گرفته شده است.
از آنجایی که این کتاب اولین کتاب در راستۀ کتب فرماندهان این دفتر است، برای حقیر سوال است که ورود به این مسیر چه دستاوردی برای جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی دارد. در حالی که انواع موسسات خصوصی و دولتی در حال پژوهش بر روی خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس هستند و کارهای رو به جلویی از آنها دیدهایم.
کاملاً مشخص است که دفتر جبهۀ فرهنگی هیچ حرف و ایدۀ جدیدی در این زمینه ندارد و علاوهبراینکه در این عرصه (دفاع مقدس) در خط مقدمِ پیشرفت حرکت نمیکند، بلکه کلیومترها پشت خاکریزها است.
محقق و تدوینگر این آثار آقای محمود شمآبادی است که از او –همزمان با این کتاب- کتاب دیگری با نام نان سالهای جنگ هم به چاپ رسیده که گزارش و مرور آن نیز در سایت موسسه تاریخ شفاهی روایت موجود است.
سید حسین حسینی
ثبت ديدگاه