دو تا از مهمترین بحثهای راجع به ماهیت تاریخ شفاهی را کاتلر و بنیسون، و استوتن لیند[۱] و جسی لمیش [۲]مفصلبندی کردهاند. ازآنجاییکه هر چهار تن، دستکم، تلاش کردهاند با پرسشهای بزرگترِ نظری و تاریخنگارانه، که ازطریق مصاحبهکردن سر برآوردهاند، گلاویز شوند، شایسته است که دربارۀ مسائلی که آنان پیش کشیدهاند سخن بگوییم. در مورد اول، کاتلر استدلال میکند که مصاحبۀ تاریخ شفاهی، در فرم نهایی (پیادهشده) یک مواد خام است، شبیه هر منبع دیگر[۳]. اما بنیسون استدلال میکند که تاریخ شفاهی خاطرهای خودزیستنامهای است و، بهدرستی میگوید که نقش خلاقانۀ مورخ-مصاحبهگر (چیزی که او آن را تفسیر نخست مینامد) از طریق «تجربۀ فردیِ خاصی، در لحظۀ خاصی از زمان» فیلتر میشود. او میگوید نظم نخستین، «آغاز تفسیر است، نه پایان آن»[۴]. در بحث دوم، لیند استدلال میکند که تاریخ شفاهی خود تاریخ است، [منتها] در شکل یک آگاهی مفصلبندیشده. او، متأثر از فرصتهای بسیار اصیلی که تاریخ شفاهی برای تاریخ «خاموشان» فراهم آورده است و با استفاده از پویاییِ موقعیت مصاحبه، پیشنهاد استفادهای تازه و رادیکال از تاریخ شفاهی میکند. در پاسخ، لمیش دیدگاهی سنتیتر اتخاذ میکند و مصاحبۀ تاریخ شفاهی را بهعنوان سندی محدود در نظر میگیرد که، بر طبق آن، سنتز تاریخی جدیدی ساخته میشود.[۵]
اما هیچیک از این دو بحث ، در میان خودِ مورخان یا دیگرانی که در این حرفه هستند، منجر به صورتبندیِ مجدد و جدیای دربارۀ تاریخ شفاهی نشده است. همچنین هر دو بحث بر شماری مفروضات مشکوک مبتنیاند که تاکنون به چالش کشیده نشدهاند. بهنظر میرسد که کاتلر و لمیش، در دیدگاهشان دربارۀ مصاحبههای تاریخ شفاهی بهمثابۀ منابع و اسناد، دو نوع مصاحبه را بهطور اشتباه بهجای هم به کار بردهاند؛ مصاحبههایی که شکل شواهد شفاهی دارند و منابع پیادهشدۀ مکتوب. برخلاف این منابع سنتی، مصاحبههای تاریخ شفاهی، خوب یا بد، از طریق مداخلۀ فعال مورخ ساخته میشود. آنها خلاقیت جمعی هستند و، ناگزیر، یک نظم تاریخیِ ازپیشموجود با خود دارند؛ [یعنی] انتخاب و تفسیر. برخلاف نامهها، مدارک، مطالب بایگانیشده یا دیگر منابع مکتوب، آنها پس از واقعه و توسط مورخان خلق میشوند (لذا آنها بهواقع اسناد بسیار منحصربهفردی هستند).
از سوی دیگر، درحالیکه بنیسون و لیند نقش فعال مورخ-مصاحبهگر را به رسمیت میشناسند، تحلیلشان از ناسازگاری رنج میبرد؛ گرچه به همان اندازه چارچوبهای مرجع نیز محدود شدهاند. تحلیل بنیسون از تاریخ شفاهی نیز مفصل و خلاقانه است. او هنوز از اینکه مصاحبهها را بهمثابۀ محصولات نهاییای ببیند، که بهخودیِ خود کاملاند، رویگردان است.[۶] بنیسون با پایبندی به طلسمانگاری[۷] مطالعات تاریخی، به ما نمیگوید که چرا روایت مکتوب یک مورخ، همراه با پاورقیهای معمول دربارۀ مصاحبهاش، مرتبۀ بالاتری را، در دقت و تفسیر، نسبت به خود مصاحبه کسب میکند. با پذیرش عالیبودن زندگینامۀ هیویی لانگ، یا تفسیر گهگاهِ سودمند آسیبهای طبقه و دیگر آثاری که تاریخهای شفاهی را به کار میگیرند، ممکن است، در درازمدت، خود مصاحبهها برای پژوهشگران بسیار مفیدتر از متنهایی باشند که در پیوند با آنهاست.
این مفیدترین بینش لیند است، اما شوربختانه با تأکید بر توانایی بالابردن آگاهی[۸] از طریق مصاحبه، به نظر میآید که او لحظۀ ارائه (presentation) را با مطلب ارائهشده اشتباه میگیرد؛ همچنین تاریخ بهمثابۀ فرایند با تاریخ بهمثابۀ مطالعه، رشته یا کنش شناختی. به علاوه، ظاهراً شکافهای نظریِ وسیعی میان مصاحبه، آگاهی و «پراکسیس» (آنگونه که مارکسیستها میگویند) وجود دارد که باید موشکافانهتر مفصلبندی شوند.
با همۀ این استدلالها، این مباحثات و گفتگوها، علیرغم ارزشمند بودن و تازهبودن، به گونهای خودکاویِ نظری، که تاریخ شفاهی نیازمند آن است، منجر نشده است. این خودکاوی باید با یک موضوع دمِدست آغاز شود؛ مصاحبه بهعنوان محصول نهایی؛ یعنی اینکه [مصاحبه] چه هست و چه میتواند باشد. فقط در این چارچوب میتوانیم بحث کنیم که چه نوع اطلاعاتی را بگیریم، ساختارهای مصاحبه چیست و باید چگونه اداره شود.هدف باقیِ مقاله، آغازکردن بحثی آزمایشی دربارۀ این مباحث است.
نخستین پرسش ما، قبل از اینکه نوع تحلیلکردن نیازهای تاریخ شفاهی را آغاز کنیم، مربوط به ماهیت محصول نهایی است که مورخ شفاهی و سوژهاش خلق میکنند؛ یعنی مصاحبه. با استدلالهایی که در قبل گفته شد، محصول نهایی تاریخ شفاهیْ رساله یا روایتی تاریخی نیست که مبتنی بر مصاحبه بهعنوان منبع باشد. مصاحبه ممکن است برای چنین کاری استفاده شود اما همۀ لافهای متکبرانه دربارۀ اینکه بسیاری مورخان اثر ما را برای کتاب خودشان قابل استفاده میدانند، نباید بر این واقعیت پرده بیفکند که تاریخ شفاهی بر ضبط کامل یک مصاحبه (تاجاییکه امکان دارد) تمرکز میکند؛ مصاحبهای که نظامِ ساختارهای خودش را دربرمیگیرد، نه نظامی که از عرفهای تنگ تاریخ مکتوب برگرفته است.
اگر مسئله این است، که من سخت معتقدم هست، باید بهروشنی تعیین کنیم که شکل مصاحبۀ کامل چیست. به دلایلی که استاد تدلاک[۹] قبلاً توضیح داده است، متن پیادهشدهْ شکل نهایی مصاحبه نیست؛ مهم نیست که چقدر زیبا تایپ یا فهرستبندی شده است. جز در محدودترین جنبههای مکانیکی، مصاحبه نوار نیست. نوار صرفاً بازتولید جنبههای کلامیِ (یا کلامی و بصری؛ هنگامی که ضبط ویدئویی صورت میگیرد) مجموعهای خاص از ساختارها و الگوهاست؛ ساختارهایی که در پسپشت آن رابطۀ انسانی حاضر است.
باتوجه به مشارکت فعال مورخ-مصاحبهگر (حتی اگر این مشارکت شامل حرکات دست و بدن و خرناس کشیدن باشد) و با توجه به شکل منطقیای که همۀ ارتباطلات کلامی تحمیل میکنند، مصاحبه میتواند بهعنوان روایتی گفتوگویی توصیف شود: بهدلیل رابطۀ مصاحبهکننده و مصاحبهشونده، روایتی گفتوگویی است و بهدلیل شکل توضیح، یعنی گفتن یک داستان (tale)، روایی است.[۱۰]
این روایتها (گرچه ممکن است برخیشان داستانهایی گاهشناسانه[۱۱] دربارۀ یادآوریهای شخصی از وقایع باشند) خودزیستنامه، زیستنامه یا خاطره نیستند.[۱۲] باید تکرار کرد که گفتوگوهای ضبطشدۀ تاریخ شفاهی فعالیتهای مشترکی است که با منظرگاههای تاریخیِ هر دو مشارکتکننده پرورده میشود و سامان مییابد. به همین جهت، همانطورکه استاد جان وانسینا[۱۳] هم (در گفتوگویی قدیمی که در دربارۀ خودزیستنامۀ مالکوم ایکس، نوشتۀ الکس هیلی، با هم داشتیم) به من گفت، خودزیستنامه نیستند. مهم نیست که ساخت روایت چگونه است؛ محصولی که ما خلق کردهایم، روایتی گفتوگویی است و فقط با فهم روابط گوناگونی که درون این ساختار نهفته است، میتوان آن را فهمید.[۱۴]
محمد جمشیدی
[۱] . Staughton Lynd
[۲] . Jesse Lemisch
[۳]Cutler, ‘Accuracy in oral interviewing’, p. 7 .
[۴] S.Benison, ‘Oral history: a personal view’, in E.Clark (ed.), Modern Methods in the History of Medicine, New York, Oxford University Press, 1971, p. 291.
[۵] The Lynd-Lemisch debate took place at a meeting of the Radical Caucus of the American Historical Association at its annual meeting in New York in 1971. For a fuller exposition of Lynd’s views see ‘Guerrilla history in Gary’, Liberation, 1969, vol. 14, pp. 17–۲۰, and ‘Personal histories of the early CIO’, Radical America, 1971, vol. 5, no. 3, pp. 50–۵۱.
[۶] Benison, ‘A personal view’, p. 293.
[۷] fetishism
[۸] consciousness-raising
[۹] . Tedlock
[۱۰] G.N.Gordon, The Languages of Communication: a Logical and Psychological Examination, New York, Hastings House, 1969, pp. 111–۱۲۷. E.Rumics, ‘Oral history: defining the term’, Wilson Library Bulletin, 1966, vol. 40, pp. 602–۶۰۵.
[۱۱] chronological
[۱۲] For more precise definitions of these terms see R.Pascal, Design and Truth in Autobiography, London, Routlege & Kegan Paul, 1960.
[۱۳]. Jan Vansina
[۱۴] Structure’: ‘a systematic whole of self-regulating transformations.’ J.Piaget, Structuralism (translated and edited by C.Maschler), New York, Basic Books
Inc., 1970, p. 44.
ثبت ديدگاه