بعد از شهادت شهید آوینی یک خُردهای اوضاع توی روایت فتح شل شد. قبل از شهادت آوینی یادم است به او گفتم که آقای آوینی اگر این روایت فتح که به این سبک تو داری همش مستند پخش میکنی خسته کننده شده، برو یک تنوعی در کارت بده. گفت چکار کنم؟ گفتم فیلمها و سریالها و اینها را بیاور توی دستور کار؛ منتهی کاملاً مستند باشد. یک مقدار کشش داشته باشد؛ داستان داشته باشد. گفت نمیشود با این پول و امکانات و اینها. گفتم تو بیا من وصلت میکنم به همۀ بچههای سپاه و بچههای دیگر و سریال بساز. قبول کرد؛ قبول کرد ولی شهادت به او مهلت نداد. حتی یادم است دفتری طرف میدان فردوسی که مال بسیج بود را بهشان دادیم. ایشان آنجا یک استُدیو درست کرد که الآن روایت فتح آنجا مستقر است. خیلی زحمت کشید بندهخدا این اواخر.
سردار علیرضا افشار
عضو اسبق شورای مرکزی جهاد سازندگی
ثبت ديدگاه