در آخرهای سال ۶۰ من ۲۴ ساله بودم که مدیر کل طرح و برنامه وزارت بهداشت می‌شوم و تازه وارد پروسه اداری می‌شوم، تا آنموقع سرباز بودم و این اولین سمت اداری است که در چارت می‌گیرم و می‌شوم مدیر کل طرح و برنامه، از آن طرف هم توأمان مسئول جهاد خودکفایی هم هستم. دقوله‌های(سلول‌های خاکستری مغز) من کار کرد و رفتم طرح هایی را ابداع کردم؛ مثل طرح تجهیز بیمارستان‌های کشور، طرح تجهیز مراکز بهداشتی درمانی کشور، طرح تجهیز خانه‌های بهداشت. خودم پیش‌نویس می‌نوشتم و می‌شدم مجری‌اش. وزیر هم دو قدمی من بود و سریع به تأیید وزیر هم می‌رساندم. دیگر ریش و قیچی و همه‌چی دست خودم بود، توان این را داشتیم که برنامه ریزی کنیم، تعداد در بیاوریم، جمع بندی کنیم و تولید کنیم. همۀ این‌ها را با ابزار‌های دستی انجام میدادم. دیگر دو موتوره شده بودم، یک موتور جهاد خودکفایی یک موتور مدیر طرح و برنامه.در آخرهای سال ۶۰ من ۲۴ ساله بودم که مدیر کل طرح و برنامه وزارت بهداشت می‌شوم و تازه وارد پروسه اداری می‌شوم، تا آنموقع سرباز بودم و این اولین سمت اداری است که در چارت می‌گیرم و می‌شوم مدیر کل طرح و برنامه، از آن طرف هم توأمان مسئول جهاد خودکفایی هم هستم. دقوله‌های(سلول‌های خاکستری مغز) من کار کرد و رفتم طرح هایی را ابداع کردم؛ مثل طرح تجهیز بیمارستان‌های کشور، طرح تجهیز مراکز بهداشتی درمانی کشور، طرح تجهیز خانه‌های بهداشت. خودم پیش‌نویس می‌نوشتم و می‌شدم مجری‌اش. وزیر هم دو قدمی من بود و سریع به تأیید وزیر هم می‌رساندم. دیگر ریش و قیچی و همه‌چی دست خودم بود، توان این را داشتیم که برنامه ریزی کنیم، تعداد در بیاوریم، جمع بندی کنیم و تولید کنیم. همۀ این‌ها را با ابزار‌های دستی انجام میدادم. دیگر دو موتوره شده بودم، یک موتور جهاد خودکفایی یک موتور مدیر طرح و برنامه.