همۀ گروگان‌ها در لانه نگهداری می‌شدند. در روزهای اول یک گروه کوچک را که مهم‌ترین‌هایشان بودند، بردیم به یک خانۀ مصادره‌ای در منطقۀ شیان، نزدیک میدان هروی. گروه پانزده‌نفره‌ای از ما مسئول حفاظت آنجا بودند. از اسامی‌ که خاطرم هست یکی محمود شوریده آنجا بود؛ برادر کوچک حسین شوریده است که الآن زنده است. محمد رنجبران بود. فقط به آنجا رفتم و کارها را سروسامان دادم و سیستم دفاعی‌اش را برقرار کردم و برگشتم.
مردم فقط می‌دانستند زن و شوهری آنجا ساکن هستند. رابطی که می‌توانست بیرون بیاید و برگردد آقای رنجبران بود. می‌توانست با ماشین بیاید و سلاح، غذا و مهمات ببرد. به لانه می‌آمد و می‌رفت، ولی جا را به مجاهدین لو داده بود. مجاهدین بعداً این قضیه را در نشریه‌شان نوشتند.
پنج نفر را بردیم یک‌جا. اسامی‌شان یادم نیست. ساختمان‌ کاملاً محکم شده بود. مردم محل نهایتاً دو نفر و بیشتر یک نفر را می‌دیدند که به آن خانه رفت‌وآمد می‌کند. برای رفت‌وآمد به‌شکل مخفی عمل می‌کردند که دیده نشوند تا زمانی که حملۀ طبس اتفاق افتاد که گروگان‌ها در جاهای مختلف توزیع شدند. من هفت ماه و نیم در آنجا بودم … تا آخر تیرماه می‌شود. اطلاعات گروگان‌ها را بخش اطلاعات داشت، چون از آن‌ها بازجویی کرده بود و اطلاعاتشان را دقیق داشت. اگر کسی سِمت خاص امنیتی یا سِمت خیلی مهم سیاسی یا نظامی نداشت، آزاد می‌شد.

 

علی‌اکبر زحمتکش
عضو گروه طراحی تسخیر سفارت آمریکا