سال ۸۲ اولین سالی بود که بسیج دانشجویی می‌خواست مراسم ۱۶ آذر برگزار بکند. آیین‌نامه دانشگاه به این صورت بود که هرکس زودتر درخواست می‌داد، سالن را به او می‌دادند. گفتم اول مهر فرم‌ها را آماده کنید و روی میز رئیس دانشگاه بگذارید و برای ۱۶ آذر سالن را بگیریم. خیلی دعوا شد توی دانشگاه. ما محکم ایستادیم که ما این برنامه را زودتر درخواست کردیم و باید طبق آیین‌نامه سالن را به ما بدهید. دانشگاه آخر مجبور شد، اما انجمن فشار آورد. جنجال شد که این برنامه برای انجمن اسلامی است. علیه ما بیانیه دادند که بسیج چه زمانی در تاریخ بوده است که بخواهد ۱۶ آذر را اجرا کند؛ انجمن اسلامی از قدیم بوده. ما علیه آن‌ها بیانیه دادیم که بسیج از زمان حضرت آدم(ع) بوده [می‌خندد]؛ اصلا یک داستانی بود. وارد یک هم‌آورد و جنگی شدیم، ولی آخر برنامه را گرفتیم. آن‌ها می‌خواستند هم‌زمان با ما برنامه بگذارند. مجبور شدند بیایند سردر دانشکدۀ فنی. یعنی انجمن اسلامی برنامۀ خود را سردر دانشکدۀ فنی آورد. یک بیانیۀ تند هم علیه تشکل نظامی بسیج دانشجویی دادند که از سر‌در آویزان کردند. خیلی فضای تندی بود. خیلی به آن‌ها سخت گذشته بود که ما برنامه گرفتیم. برای انجمن پنجاهمین ۱۶ آذر بود، یعنی ۳۲ تا ۸۲ . آن‌ها می‌خواستند سال ۸۲ جشن بگیرند که ما برنامه گرفتیم. خیلی برای آن‌ها سنگین بود و گران تمام شد. از آن سال به بعد، بسیج هر سال مراسم ۱۶ آذر داشت